نتایج جستجوی عبارت «حمید کشاورز روستای نصیرآباد آموزشگاه آزادی مدرسه شهید مدرس منطقه ایرانشهر آرامگاه خواجه احمد انصاری ۱۳۵۳/۶/۳ ۱۳۷۲/۳/۱۸ ۱۳۷۳/۱۱/۱۹» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید دکتر سید محمد ابراهیم فقیهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد دکتر سيد محمد ابراهيم فقيهي »
بسم الله الرحمن الرحیم سپاس و ستایش پروردگار جهانیان را که هستی کاینات درید قدرت و توانائی اوست. بشر را به عنوان شناسائی خودش به جهانیان آفرید و چه نیکو آفرید و قوانینی موافق فطرتش، توسط برگزیدگان راستینش، پیامبران الهی در اختیار او گذاشت تا با تفکر و تعمق در آن، راه سعادت خود را دریابد. درود بر خاتم پیغمبران محمد مصطفی(ص) که با اراده آهنین و خُلق عظیم‌اش، قرآن تنها راهنمای بشریت را... و حال که عازم خانه...
شهدا سال ۶۶ -وصیت‌نامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. اشهد ان لااله‌الاالله و اشهد ان محمد رسول‌الله و اشهد ان علیاً ولی‌الله. با سلام بر محمد (ص) و علی ولی‌الله (ع) و با درود بر حسین‌ثارالله (ع) و مهدی بقیه‌الله (عج) و خمینی روح‌الله. ای آسمان! خون گریه کن که شاهد مظلومیت شهدای همیشه مظلوم اسلام بوده‌ای. ای زمین! ناله کن چراکه شاهد به خون غلتیدن قامت‌های افراشته شهدا بوده‌ای و خون آن‌ها جای‌جای تو را تطهیر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -افول یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آن کلیم هر کلام پاک تا که از حصار کلبه حقیر من برون شده است من بروی خویش بسته‌ام دریچه‌ها تمام دربها من بروی خویش بسته‌ام هر آن شکاف کوچک و حقیر کز آن هجوم نور را نبینمش آن پرنده عزیز و وحشی مراد تا که رفته از قفس پرانده‌ام تمام بلبلان باغ را زشاخ و برگ هر درخت خانه‌مان آن غزل تیز گام دشت تا که از کنام ما رمیده است من رمانده‌ام تمام آهوان وحشی و ستیزه جوی دشت را زدشت تنگ سینه‌ام آن ستاره تا که رفته است از سرای پر فروغ آسمان من...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -برای پرواز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
مرغ پرسوخته‌ام، آلت پروازم نیست گر چه از این قفس آزرده و غمگین باشم دارم امید که پرواز کنم تا برِ دوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم با همه سوختگی پرم امیدم نیست که توانم من از این خانه پری بگشایم زین قفس مانده بسی خاطره‌ها در دل من نیست فردا که روند این همه از خاطر من سرکوی تو نشینم که پری بگشائی توگره تازه کنی باز بر این پیکر من آتشی افتاد در این خرمن و پرسوخت مرا آتشی بود که بوده است بخاکستر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رجعت یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
شب ندارد سر خواب دیده در رجعت پاک تو ستاره بگریست یاد تو مرحم هر زخم عمیق یاد و رؤیای تو با جان من است لیک این قلب فرورفته به مرداب گناه هیچ امیدش نیست اندر این رویش گلهای گرانبار امید با حضور شب تاریک و سیاه گنهش با سپاه سیه معصیت اندر نگهش از تو گلزار گران گل چیند شب ندارد سر خواب شوق دیدار تو با صاعقه‌ها باران‌ها با باد با ژاله گلهای شفق با نسیمی از کوه می‌آید لیک رفتن و رسیدن را پای پرآبله نتواند، آه 6/1/60 13 نی‌ریز  ...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -عروس دریا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
من و عروس دریا برای سیر غم‌ها راه می‌ریم با شما می‌دونیم دلاتون پر از غمه می‌دونیم هر چی بگید بازم کمه اگه بتونید بجنبید میایم به دشت و صحرا میایم به شهر غمها شهرهای پر دیوارتون شهرهای بی سوارتون اونجاکه هر چی بگی زغصه بازم کمه اونجا که کار همه همیشه درد و ماتمه ما میایم به شهر تاریکی و ظلمت ما میایم شهر قفس شهرک پا چفت و بس شهرک زند و نای دراز شهرک کوچه‌های راز شهرک قفل و قفس شهرک بنگ و هوس شب فردا توشم غم فردا تو دلم برای این مردمی که از...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -مردی بزرگ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
از خانه‌ای بزرگ بیرون گذاشت پای و به مردی علم نشاند آن رادمرد آن رادمرد از هر چه ظلم و ستم بود خسته بود پیمان خویش با خدای ضعیفان بسته بود مردی بزرگ با فطرتی بزرگ پا می‌نهد براه شاید بنای عدالت بپا کند مردی شیر رگ چون تند باد چون رعد و برق بر سر دنیا قدم گذاشت او نور بود و جهان را به بر گرفت آشفته فکرت او از جهان پست پیوسته ناله داشت از هر که بار ذلت اعیان کشد بدوش...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -هرگز نمی آید بهاران
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
هرگز نمی آید بهاران هرگز نمی آید بهاران در خانه‌های خالی ما با این همه نامردمیها هرگز نمی آید نسیم از روی احسان با این همه نامردم پابند دنیا من خسته‌ام از زندگی از این همه درماندگی دانم که هرگز هیچ ابری بر کویر هستی ماها نبارد هرگز نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران دیگر امیدی نیست شوری نیست ، اینجا دانم که دیگر در ضمیرم نیست پیدا حرفی برای گفتن این گفتنی‌ها تنها همه بر خویش نالیم چون عمرها پیوسته رفتند از زندگی سودی نبردیم دیگر نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران هرگز...
شهدا سال 62 -وصیتنامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
مرگ عادت ما و شهادت کرامت ماست. بسم رب الشهداء ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون.۱ به آن‌ها که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگوئید بلکه آنان زنده‌اند ولی شما نمی‌فهمید. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و سلام بر پیامبر گرامی اسلام (ص) و سلام بر مهدی موعود (عج) که با ظهورش سفره عدل الهی را در جهان می‌گستراند. سلام بر نایب بر حقش خمینی کبیر، از بین برنده شب‌های تیره و تار و ظلمانی محرومین...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمد جواد معانی-فرزند محمدرضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدجواد معاني-فرزند محمدرضا »
بسم رب شهداء و الصدیقین این حقیر وصیت­نامه خود را بانام الله و با سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نائب برحقش، خمینی کبیر، شهدا، مفقودین، امت حزب‌الله، خانواده و بستگانم آغاز می‌کنم. من در حدی نیستم که بتوانم در مقابل پیروان مکتب توحید و ولایت‌فقیه سخنی بگویم. ولی بنا به وظیفه شرعی که بر عهده‌دارم، چند نکته خدمت شما سروران عرض می‌کنم. برادران و خواهران محترم، سعی کنید بیش‌ازپیش باخدا، اسلام، پیامبر اسلام و ائمه معصومین (ع) آشنا...